محمدمحمد، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 13 روز سن داره

محمد نوایی

عذرخواهی از محمدم و ثبت علایق و شیطنت های گل پسرم

1393/2/9 14:59
520 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزدلم محمدجان باید از بابت این همه غیبتم توی ثبت خاطراتت عذرخواهی کنم و بهت قول بدم که ازین به بعد دوباره حضورمو پررنگ تر کنم گلم.

پس توی این پست سعی میکنم از اتفاقاتی که توی این چند ماه اخیر گذشته برات بگم.

پ

اول از شیطنت های خیلی زیادت میگم که بسیار پرجنب و جوش شدی.قربونت برم من دیگه کابینت ها و وسایل تزیینی روی میزا ازدستت امان ندارن.وقتی میریم خونه کسی اولین کاری که میکنم تمام وسایل تزیین و ...رو جمع میکنم میزارم روی اپنشون و تمام کابینتارو باید فیکس کنیم از دست این کنجکاویای پسملم.وقتی در کابینتی که داخلش سطل قند هست رو فیکس نمیکنم میری و با دستای کوچولوت چند تا قند برمیداری و یکی و میزاری دهن خودت وبقیه رو هم دهن کسایی که دوسشون داری قربون این مهربونیت بشم من عزیزکم.

راستی نازپسرم بسیار باهوشه تمام لباساو وسایل و موبایل افراد رو میشناسه.تا باباش کتشو درمیاره اگ رو زمین بمونه میبره میده دستش که اویزونش کنه یا اینکه موبایل هرکی رو زمین باشه میبره میده دست خودش.

پسرم عاشق موزیک شاده تا موزیک پخش میشه بلند میشی و به حالت دایره ای میچرخی و نانای نانای میکنی البته تنهایی نمیرقصی و همیشه یه همراه هم دعوت میکنی بااون دستای کوچولوت.

دندوناتم که همه رو دوتا دوتا درمیاریو اذیت میشی یخورده.

عاشق این هستی که موهای دخترارو بکشی و ناز کردن بلد نیستی و وقتی میخای کسیو ناز کنی به شدت میزنیش پهلونی شدی برای خودت طاها پسر داییت و محمد جواد پسرعمت و حتی ابوالفضل که یک سالی ازت بزرگترن ازت میترسن.

عاشق حموم رفتنی محمدم پیش اومده در روز دوبار یا سه بار حموم بری.

دوست داری خودت قاشقو بگیری دستت و غذابخوری.

یه عکس از شب یلدا میزارم برات ولی بازم شرمنده این اخلاق شروشور تو شدیم و نتونستیم ازت خوب عکس بگیریم چون وقتی سبد میوه و شیرینی و...رو میزاریم جلوت دو دیقه نمیزاری سالم بمونن و همه رو نقش زمین میکنی.

 

توی این عکس قرار شد پسرم مستقل شه و خودش به تنهایی غذا بخوره قربونش برم من

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به محمد نوایی می باشد